آخرین باری که یعقوب یازده ساله حرف زد، پنج سال پیش بود که حملات هوایی یک کامیون حامل سوخت را در نزدیکی خانهاش در سوریه منفجر کرد و نزدیک بود تمام خانوادهاش را به کشتن دهد.
این واقعه وحشتناک که موجب فرار خانواده از دیرالزور به بیروت شد، چنان این کودک خردسال را شوکه کرد که دیگر نتوانست حرف بزند.
در طول چند سال گذشته، یعقوب با کمکهای درمانی یک سازمان خیریه محلی قدری پیشرفت کرد، تا روز چهارم اوت که بار دیگر آسمان دهان گشود.
آن روز، تمام ۹ کودک خانواده البرقیس در محله فقیرنشین «کارانتینا» در چند صد متری بندر بیروت، محل انفجاری که بخشهای عمدهای از شهر را ویران کرد، تنها بودند.
تنها دلیل زنده ماندن آنها این بود که نور، خواهر ۱۷ساله بچهها، به تصور آن که انفجار اول یک حمله هوایی است، آنها را وادار کرد پناه بگیرند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نور، در میان خرابههای آلونکشان بربالای یک بام که ۱۱ نفر از افراد خانواده رادر خود جای داده است، میگوید: «انفجار روز سهشنبه بزرگترین انفجاری بود که در تمام سالهای جنگ تجربه کرده بودم.»
خواهرها و برادرانش با زخمهایی که در انفجار برداشتهاند، مشغول بازیاند. نور میگوید :«اگر اینها بیرون از خانه بودند، کشته میشدند.»
ایمان، مادر نور، میگوید که بچهها از هنگام انفجار آسیب روانی دیدهاند. همچنان که او حرف میزند، موتور موتورسیکلتی صدا میکند و یعقوب از وحشت به زیر میز پناه میبرد.
مادرش میگوید: «او یک هفته تمام جیغ میکشید و گریه میکرد، شبها نمیخوابید و رختخوابش را خیس میکرد.»
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل میگوید دستکم ۳۴ نفر، یعنی یک پنجم قربانیان انفجار بیروت، از آوارگان سوری بودهاند و بر آن مبنا، جزو آسیبدیدهترین جوامع بیروت هستند.
دهها نفر دیگر مثل خانواده البرقیس در آن انفجار مجروح شدند. آژانسهای امداد میگویند که به ویژه در وضعیت کنونی، آوارگان سوری و جوامع مهاجر سخت آسیبپذیرند، زیرا بسیاری از آنها پیش از این هم زیر خط فقر زندگی میکردند و بسیاری نه شغل دارند، نه بیمه پزشکی و نه اجازه اقامت قانونی.
در هفتههای پیش از انفجار، شورای آوارگان نروژ گزارش داده بود که در پی بحران مالی بیسابقه لبنان و همهگیری کرونا، تعداد روزافزونی از آوارگان سوری از کشور اخراج میشوند. این نگرانی هم در بین است که این روند پس از انفجار نیز ادامه یابد.
ایندیپندنت با سه خانواده پناهجوی سوری در ناحیه انفجار گفتوگو کرده است که از مشکلات بیشمارشان، از جمله نگرانی از محل اسکان آیندهشان، سخن گفتهاند.
النا دیکومیتیس، از شورای آوارگان نروژ، میگوید: «سوریها نیز مانند فقیرترین اقشار جامعه لبنان، اغلب از چشمها دورند.» این موسسه خیریه به افرادی مثل خانواده البرقیس حمایتهای روانی، سرپناه، و بستههای بهداشتی میدهد.
او میافزاید: «پس از انفجار، این آوارگان بدل به آوارگانی با آسیبپذیریهای معمول این جوامع شدند. آنها نخستین کسانی هستند که بیخانمان میشوند. همین سرنوشت را کارگران مهاجر دارند.»
در آن سوی شهر، لوسی ۲۹ ساله از سیرالئون، یکی از همین کارگرانی است که از هنگام انفجار نه کار داشته است، نه پول و نه سرپناه.
انفجار خانهای را که او در آن کار میکرد، تخریب کرده است. کارفرمای لبنانی او که در این واقعه سخت مجروح شد، توسط یک داوطلب موتورسوار به بیمارستان منتقل شد. او لوسی را به تصور آن که در حادثه کشته شده است، به حال خود رها کرد.
لوسی که مادر سه کودک است، ساعتها نیمه بیهوش در زیر آوار در حال خونریزی بود تا سرانجام توانست قوایش را جمع کند و کمک بخواهد.
او به ایندیپندنت گفت: «زخمهای زیادی برداشته بودم. همه جا پر از خون بود. با ناامیدی افتاده بودم تا این که زنی مرا دید و در یک اتوموبیل گذاشت.»
او را در بیمارستانی رایگان معالجه کردند، اما اکنون نگران آیندهاش است.
بدون کار و بدون سرپناه، اکنون لوسی در یک پناهگاه یک اتاقه با ۲۰ زن دیگر، همه از سیرالئون، روزگار میگذراند و برای پرداخت اجاره چشم به اعانات خیریه دارد. کارفرماهای او که خود با مسایل مالی و گرفتاریهای تخریب خانهشان دست به گریبانند، به او لباس و ۵۰ دلار کمک کنند و دیگر بازنگشتند.
دستکم ۲۰ زن دیگر مثل لوسی در انفجار بیروت بیخانمان شدهاند.
او میگوید: «کارفرماهای ما قادر به کمک نیستند و دولت هم به کمک ما نمیآید. همه ما در یک اتاق زندگی میکنیم. نمیتوانیم اینجا بمانیم، نمیتوانیم از عهده زندگی بربیاییم، اما در عین حال قادر به ترک لبنان هم نیستیم. سخت مستاصلیم.»
به گفته «اگنا لگنا بسیدت»، موسسه خیریه حقوق بشر که عمدتا با جامعه شهروندان اتیوپی در بیروت کار میکند، هیچ آمار رسمی از وضعیت خدمتکاران مهاجر که در انفجار روز سهشنبه کشته یا مجروح شدهاند، در دست نیست، اما میدانند که از میان جامعه اتیوپی ۱۳ نفر مفقودالأثر و ۲۰ نفر دیگر مجروح شدهاند.
مسئله این است که بسیاری از کارگران مهاجر در لبنان از موقعیت قانونی برخوردار نیستند و خانوادهای هم ندارند که جویای وضعیت آنها باشند. درست پیش از انفجار و در گرماگرم سقوط مالی کشور، «اگنا لگنا بسیدت» برآورد کرده بود که دستکم ۳۰۰ کارگر خانگی توسط کارفرماهاشان اخراج و به خیابانها رانده شده بودهاند، زیرا دیگر نمیتوانستند کارمزد آنان را بپردازند یا هزینه بازگشت آنها به کشورهاشان را تامین کنند.
دولتهای متبوع آنها هم در این میان اقدام چندانی برای بازگرداندن آنان به کشورهاشان نکردهاند. در طول چند ماه گذشته، دهها زن اهل اتیوپی در خارج از محوطه سفارت کشورشان در بیروت بست نشستهاند و خواهان بازگشت به اتیوپی شدهاند. از هنگام انفجار، همین عمل توسط زنان اهل کنیا که بسیاری از آنها مجوز کار و اقامت در لبنان ندارند، در محوطه اطراف سفارتخانه آن کشور تکرار شده است.
بانچی ایمر، از موسسه خیریه «اگنا لگنا بسیدت»، می گوید: «اینها جزو آسیبپذیرترین افراد پس از واقعه انفجار هستند، زیرا نه پول دارند و نه سرپناه. جایی ندارند بروند.»
«گزارشهایی به ما رسیده که پس از انفجار، خدمات درمانی و سایر کمکها از آنها دریغ شده است.»
شورای آوارگان نروژ هم به این نکته برخورده و آن را ثبت کرده است.
دولت لبنان به خاطر تعلل در کمک به کسانی که در معرض پیامد فوری انفجار و مصائب ناشی از آن قرار گرفتهاند، به باد انتقاد گرفته شده است. فقط گروههای داوطلبان به یاری سوریها و شهروندان لبنان آمدهاند.
اما برخی خانوادههای سوری به شورای آوارگان نروژ گفتهاند که به خاطر تبعیضهای قدرتهای محلی علیه آنها، دسترسی به کمک برایشان سخت دشوار است.
یک خانواده سوری به این نهاد گفت اخیرا سوریها عملا از (برنامههای امداد) مستثنی بودهاند و در تلاش برای دریافت غذا و مواد بهداشتی، با فحاشی و تبعیض قومی روبهرو میشوند. یک گروه از مردان سوری به شورای آوارگان نروژ گفتند که در تنشهای شدید در جریان توزیع مواد کمکی، مضروب شدهاند.
خانوادههای آوارگان به ایندیپندنت میگویند «نمیدانند به چه کسی متوسل شوند.»
حیات ۵۲ ساله، اهل حلب، که شوهرش در جریان انفجاردر بیمارستان بستری شد، میگوید: «انفجار دوباره مرا به سوریه برد. فکر کردیم خواهیم مرد. حالا فکر میکنیم نمیتوانیم در خانهمان بمانیم. اما جایی برای رفتن نداریم. »
© The Independent